دل عمه گرفته
سسلام خوشگلم نمیدونم چی بنویسم آخه 2 هفتس که دل عمه خیلی گرفته ظاهرا شادم ولی خیلی ناراحتم یه وقتایی پیش خودم میگم کاش سامیه الان یه ماهش نبود کاش بزرگتر بود شاید هم سن خودم یا چن سال کوچیکتر فککنم اگه تو الان هم سن من بودی باهات خیلی راحت بودم آخه کسی و ندارم که باهاش درد و دل کنم دو سه تا دوس داشتم که خیلی صمیمی بودم باهاشون ...دیگه نیستن کاش مي دانستي چشم هايم زشکوفايي عشق توفقط مي خواند عشق من معجزه نيست، عشق من رنگ حقيقت دارد دختري هست که احساس تورامي فهمد دختري ازتب عشق تودلش مي گيرد دختري ازغم عشقت به خدامي ميرد توفقط مال مني توفقط مال همين قلب پراحساس مني شب من باتوسحرخواهدشد توصداکن ...
نویسنده :
عمه ی سامیه
0:57